ثبت نام
/
ورود
🧿🧿 چنان چشمانش به چشمان من شباهت داشت که ما در آی
بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ باورم ناید که عاشق گ
کاش بر ساحل رودی خاموش عطر مرموز گیاهی بودم چو بر
گریز و درد رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی
بیا برویم جایی خیلی دور... . جایی که فقط من باشم
🍃 من یه عمره با خیالت لحظه لحظه در نبردم با تو