ثبت نام
/
ورود
• گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت کس بیتو خوش
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد صحنه نمایش
چنان مستم چنان مستم من امروز که از چنبر برون ج
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شه
🔹 🔹 🔹 " سه کتاب و یک عشق"🔹 🔹 محور اصلی سخن مولانا
thechemicalbrothers thechemicalbrothers You are g
ای آنکه نیافت ماه شب گرد ترا
جامم بشکست ای جان پهلوش خلل دارد
برون شو ای غم از سینه که لطف یار میآید
مرا گویی که رایی من چه دانم
چه بویست این چه بویست این مگر آن یار میآید
هر کی حقش خنده دهد از دهنش خنده جهد