ثبت نام
/
ورود
شعر زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، از کیست؟
افسوس ما خوشبخت و آرامیم افسوس ما دلتنگ و خاموشیم خوشبخت زیرا دو...
مرداب های الکل با آن بخارهای گس مسموم انبوه بی تحرک روشنفکران را...
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم فرو...
- پیش از آن که شروع به خواندن کتاب مریلین مونرو سرِ جردن کنم پیش...
انسان متمدّن آن کسی است که در تنهایی احساس تنهایی نکند؛ مردم هیچ...
فکرت را که میکنم مثل این است که توی قلبم دارند طبل میزنند هر ضر...
شبانگاهان که مه میرقصد آرام میان آسمان گنگ و خاموش تو در خوابی و م...
تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را به صبح پنجره دعوت می کردی وقت...
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب میشود چگونه سایه ی...
روزها رفتند و من دیگر خود نمی دانم کدامینم آن من سر سخت مغرورم ی...
در شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دله...