قصهٔ ماه وقتی سایه های شب بر روز پرده می افکند بی درنگ ما...

قصهٔ ماه وقتی سایه های شب بر روز پرده می افکند بی
قصهٔ ماه

وقتی سایه های شب بر روز پرده می افکند
بی درنگ ماه داستان شگفتش را از سر می گیرد
و برای زمین ، که گوش فرا داشته
قصه تولدش را تکرار می کند
و در این حال، ستارگانی که در اطراف ماه شعله ور اند
و سیارگانی که هریک در مدار خویش در گردش اند
همین داستان را از قطب تا قطب در آسمان باز می گویند
و رقصان و چرخ زنان این خبر خوش را به آواز می خوانند
دستی که ما را آفریده، دستی الهی ست

جوزف ادیسن

شگفت ترین داستان جهان همین است که ما را دستی الهی از روی آگاهی و برای مقصدی بلند آفریده است. ما عبث و بیهوده نیستیم و دستخوش فنا نخواهیم شد.

Wonderous Tale
Soon as the evening shades prevail,
The moon takes up the wondrous tale,
And nightly to the listening earth
Repeats the story of her birth;
Whilst all the stars that round her burn,
And all the planets, in their turn,
Confirm the tidings as they roll,
And spread the truth from pole to pole.
Forever singing as they shine,
The hand that made us is divine.
J. Addison

برگرفته از کتاب «در قلمرو زرین»
ترجمهٔ حسین الهی قمشه ای
نقاشی شب پرستاره اثر وان گوک

#الهی_قمشه_ای #در_قلمر_زرین